دردِ دِل هایی با خدا

دردِ دِل هایی با خدا

دنیای عجیبی شده است

چه روزگار عجیبی است میان ماندن و رفتن.ماندن برای بودن و رفتن برای اینکه قدر بودن را بهتر بدانیم.
چه روزگار عجیبی شده است میان مردم و زمانه.مردمانی که به رسم عاطفه پشت کرده اند و زمانۀ بی رحم عطوفت میانشان را کشته است.
چه روزگار عجیبی است میان عشق و عاشقی! عاشقی که در عبور لحظه ها می ماند و عجیبتر از آن عاشقی که عشقش در گرو روزگار است و دلش گمنام.
چه روزگار عجیبی است میان راه و زندگی! راهی پر از غبارٍ نا آشناییها و چقدر عجیب است این زندگی که باید ناباورانه به دنبال مهر بود.
چه روزگار عجیبی است میان دیروز و امروز! دیروز با اندیشه ای سبز و چه سخت است که باور کنیم امروز نهایت بی وفایی را را به دیروز تقدیم می کند.
چه روزگار عجیبی است میان آدمها! همان آدم هایی که چشمهایشان سرشار از دلواپسی فرداست و در دورترین فاصله های این زندگی گم شده اند.
چه هوای غریبی است میان تمام نگاه های امروز که دیگر هیچ احساسی در آن موج نمی زند.
بیدار شوید ! آی مردم چشمهایتان را باز کنید و ببینید که چه روزگار عجیبی است و چه حال و هوای غریبی شده است....

+ عیدتون مبارک



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: saeid ׀ تاریخ: 15 / 4برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

اینجا تابستان رو به خزان آرزوهاست دلتنگی ها از روی عادت هاست روحت شاد ای عشق زیر لب فاتحه می خوانم به یادت کاش راهی بود تا سنگ لعدت را کنار زد دلم هوای دلتنگی عشق دارد غروب ها یاد آور آرزوی های دیروز اند آرزوهایی خیالی... ..::***::.. بسلامتیه خودمون که توی پیک زدنامون که توی پلک زدنامون توی هر نفس کشیدن توی هر نوش شنیدن همیشه هستیم به یاد اونایی که بد شکوندن دل پاک و بی ریامون.....! ..::***::.. بغض کنید … گریه کنید … دق کنید … ولی با آدمای بی ارزش درددل نکنید!! فقط و فقط با خــــــــــدآ


لینک دوستان